وبلاگ علی محمودیان | ||
|
هنگامي كه ناسا برنامه فرستادن فضانوردان را آغاز كرد با مشكل كوچكي روبرو شد. آنها دريافتند كه خودكارهاي موجود، در فضاي بدون جاذبه كار نمي كنند (جوهر خودكار به سمت پايين جريان نمي يابد و روي سطح كاغذ نمي ريزد). براي حل اين مشكل آنها شركت مشاورين اندرسون را انتخاب كردند. تحقيقات بيش از يك دهه طول كشيد. دوازده ميليون دلار صرف شد و در نهايت آنها خودكاري طراحي كردند كه در محيط بدون جاذبه مي نوشت زير آب كار ميكرد روي هر سطحي حتي كريستال مي نوشت و از دماي صفر تا سيصد درجه سانتيگراد كار ميكرد. روس ها راه ساده تري داشتند: آنها از مداد استفاده كردند! اين داستان مصداقي براي مقايسه دو روش در حل مساله است. تمركز روي مشكل (نوشتن در فضا) يا تمركز روي راه حل (نوشتن در فضا با خودكار) منابع دروس دانشگاه پيام نور تغيير كرد. لينك براي دسترسي به آخرين منابع دانشگاه پيام نور در رشته مهندسي كامپيوتر (نرم افزار ) طرح تجميع در زير مي باشد دوستان عزيز مي توانند از لينك زير جهت دريافت منابع استفاده كنند. يك مخترع سرشناس آمريكايي اخيرا پيش بيني كرده است كه سطح هوش مصنوعي ماشين در سال 2029 با انسان برابري خواهد کرد. زيارت رسول اكرم حضرت محمّد صلّي الله عليه و آله و سلّم آرزوی او بود. برای ابن کار تصميم گرفت به «مدينه» برود. در راه، چند جوجه ی پرنده ديد. آن ها را برداشت تا به عنوان هديه براي پيامبر خدا رسول اكرم صلّي الله عليه و آله و سلّم ببرد. مادرِ جوجه ها پرواز كنان از راه رسيد. جوجه هايش را در دستِ مرد، اسير ديد. به دنبالِ مرد به راه افتاد. پرنده، پرواز کنان او را دنبال مي كرد. مرد به مدينه رسيد. يك سره به مسجد رفت. پس از زيارت رسول خدا نبيّ اكرم صلّي الله عليه و آله و سلّم، جوجه ها را نزد ايشان گذاشت. پرنده ي مادر كه به دنبالِ جوجه هايش پرواز كرده بود، به سرعت فرود آمد. غذايي را كه به منقار گرفته بود، در دهانِ يكي از جوجه ها گذاشت و دور شد. رسول خدا نبی اكرم صلّي الله عليه و آله و سلّم و اصحاب ايشان، اين صحنه را مي نگريستند. ساعتي گذشت. جوجه ها در وسط مسجد قرار داشتند. مسلمانان دورِ آن ها را گرفته بودند. در همين لحظه، دوباره پرنده ي مادر رسيد. فرود آمد. غذايي را تهيّه كرده بود. آن را دهانِ جوجه ي ديگر گذاشت. پرواز كرد و دور شد.
در اين هنگام، رسول گرامي اسلام رسول خدا صلّي الله عليه و آله و سلّم جوجه ها را آزاد فرمود.
آن گاه رو به اصحاب كرده و فرمود: « ... مهر و محبّتِ اين مادر را نسبتِ به جوجه هايش چگونه ديديد؟!».
اصحاب عرض كردند:« بسيار عجيب و شگفت انگيز بود ».
پيامبر خدا رسول اكرم صلّي الله عليه و آله و سلّم فرمود: « ... قسم به خداوندي كه مرا به پيامبري برگزيد، مهر و محبّت خداي عالم به بندگانش، هزارانِ مرتبه از چيزي كه ديديد، بيشتر است ».
ثبت نام ( انتخاب واحد ) ترم دوم سال تحصیلی۹۱-۹۰ دانشگاه پیام نور از 11/۱۱/۹۰ آغاز می شود. همچنین طبق برنامه زمانبندی دانشگاه شروع کلاس ها از تاریخ ۲۳/۱۱/۹۰ می باشد. رام کنندگان حیوانات سیرک برای مطیع کردن فیل ها از ترفند ساده ای استفاده میکنند.زمانی که حیوان هنوز بچه است یکی از پاهای او را به تنه درختی میبندند.حیوان جوان هرچه تلاش میکند نمیتواند خود را از بند خلاص کند. اندک اندک این عقیده که تنه درخت خیلی قوی تر از اوست در فکرش شکل میگیرد.وقتی حیوان بالغ و نیرومند شد کافی است شخصی نخی را به دور پای فیل ببندد و سر دیگرش را به شاخه ای گره بزند.فیل برای رها کردن خود تلاشی نخواهد کرد. آرتوراش قهرمان افسانه ای تنیس هنگامی که تحت عمل جراحی قلب قرار گرفت، با تزریق خون آلوده، به بیماری ایدز مبتلا شد طرفداران آرتور از سر تا سر جهان نامه هایی محبت آمیز برایش فرستادند. یکی از دوستداران وی در نامه خویش نوشته بود: “چرا خدا تو را برای ابتلا به چنین بیماری خطرناکی انتخاب کرده؟” آرتور اش، در پاسخ این نامه چنین نوشت: در سر تا سر دنیا بیش از پنجاه میلیون کودک به انجام بازی تنیس علاقه مند شده و شروع به آموزش می کنند. حدود پنج میلیون از آن ها بازی را به خوبی فرا می گیرند. از آن میان قریب پانصد هزار نفر تنیس حرفه ای را می آموزند. و شاید پنجاه هزار نفر در مسابقات شرکت می کنند. پنج هزار نفر به مسابقات تخصصی تر راه می یابند. پنجاه نفر اجازه شرکت در مسابقات بین المللی ویمبلدون را می یابند. چهار نفر به مسابقات نیمه نهایی راه می یابند. و دو نفر به مسابقات نهایی. وقتی که من جام جهانی تنیس را در دست هایم می فشردم هرگز نپرسیدم که “خدایا چرا من؟” و امروز وقتی که درد می کشم، باز هم اجازه ندارم که از خدا بپرسم :”چرا من؟" از امروز بعد از ظهر قسمت ثبت نام ( انتخاب واحد ) ترم جدید در سایت گلستان فعال شد. دانشجویان عزیز می توانند با مراجعه به سایت گلستان و رفتن به قسمت ثبت نام از تاریخ و ساعت انتخاب واحد خود اطلاع یابند. مرد بیکاری برای آبدارچی گری در شرکت مایکروسافت تقاضای کار داد. رئیس هیات مدیره با او مصاحبه کرد و نمونه کارش را پسندید.سرانجام به او گفت شما پذیرفته شده اید. آدرس ایمیل تان را بدهید تا فرم های استخدام را برای شما ارسال کنم.مرد جواب داد : متاسفانه من کامپیوتر شخصی و ایمیل ندارم.رئیس گفت امروزه کسی که ایمیل ندارد وجود خارجی ندارد و چنین کسی نیازی هم به شغل ندارد. مرد در کمال ناامیدی آنجا را ترک کرد. نمی دانست با ده دلاری که در جیب داشت چه کند.تصمیم گرفت یک جعبه گوجه فرنگی خریده دم در منازل مردم ان را بفروشد. او ظرف چند ساعت سرمایه اش را دوبرابر کرد . به زودی یک گاری خرید. اندکی بعد یک کامیون کوچک و چندی بعد هم ناوگان توزیع مواد غذایی خود را به راه انداخت. او دیگر مرد ثروتمند و معروفی شده بود. تصمیم گرفت بیمه عمر بگیرد. به یک نمایندگی بیمه رفت وسرویسی را انتخاب کرد. نماینده بیمه آدرس ایمیل او را خواست ولی مرد جواب داد ایمیل ندارم. نماینده بیمه با تعجب پرسید شما ایمیل ندارید ولی صاحب یکی از بزرگترین امپراتوریهای توزیع مواد غذایی در آمریکا هستید. تصورش را بکنید اگر ایمیل داشتید چه می شدید؟ مرد گفت احتمالا آبدارچی شرکت مایکروسافت بودم. در کشور ژاپن مرد میلیونری زندگی می کرد که از درد چشم خواب به چشم نداشت و برای مداوای چشم دردش انواع قرصها و آمپولها را بخود تزریق کرده بود اما نتیجه چندانی نگرفته بود. پس از مشاوره فراوان با پزشکان و متخصصان زیاد درمان درد خود را مراجعه به یک راهب مقدس و شناخته شده می بیند. به راهب مراجعه می کند و راهب نیز پس از معاینه وی به او پیشنهاد می دهد که مدتی به هیچ رنگی بجز رنگ سبز نگاه نکند. او پس از بازگشت از نزد راهب به تمام مستخدمین خود دستور میدهد با خرید بشکه های رنگ سبز تمام خانه را با سبز رنگ آمیزی کند . همینطور تمام اسباب و اثاثیه خانه را با همین رنگ عوض میکند. پس از مدتی رنگ ماشین ، ست لباس اعضای خانواده و مستخدمین و هر آنچه به چشم می آید را به رنگ سبز و ترکیبات آن تغییر میدهد و البته چشم دردش هم تسکین می یابد. بعد از مدتی مرد میلیونر برای تشکر از راهب وی را به منزلش دعوت می نماید. راهب نیز که با لباس نارنجی رنگ به منزل او وارد میشود متوجه میشود که باید لباسش را عوض کرده و خرقه ای به رنگ سبز به تن کند. او نیز چنین کرده و وقتی به محضر بیمارش میرسد از او می پرسد آیا چشم دردش تسکین یافته ؟ مرد ثروتمند نیز تشکر کرده و میگوید :” بله . اما این گرانترین مداوایی بود که تاکنون داشته.” مرد راهب با تعجب به بیمارش می گوید بالعکس این ارزانترین نسخه ای بوده که تاکنون تجویز کرده ام. برای مداوای چشم دردتان، تنها کافی بود عینکی با شیشه سبز خریداری کنید و هیچ نیازی به این همه مخارج نبود. برای این کار نمیتوانی تمام دنیا را تغییر دهی ، بلکه با تغییر چشم اندازت میتوانی دنیا را به کام خود درآوری. کنون رزم virus و رستم شنو دگرها شنيدستي اين هم شنو که اسفنديارش يکي disk داد بگفتا به رستم که اي نيکزاد در اين disk باشد يکي file ناب که بگرفتم از سايت افراسياب برو خرمي کن بدين disk هان که هم نون و هم آب باشد در آن تهمتن روان شد سوي خانه اش شتابان به ديدار رايانه اش دگر صبر آرام و طاقت نداشت مر آن disk را در drive اش گذاشت نکرد هيچ صبر و نداد هيچ لفت يکي list از root ديسکت گرفت در آن disk ديدش يکي file بود بزد enter آنجا و اجرا نمود به ناگه چنان سيستمش کرد hang که رستم در آن ماند مبهوت و منگ تهمتن کلافه شد و داد زد ز بخت بد خويش فرياد زد چو تهمينه فرياد رستم شنود بيامد که ليسانسش رايانه بود بدو گفت رستم همه مشکلش وزان disk و برنامه قابلش چو رستم بدو داد قيچي و ريش يکي ديسک bootable آورد پيش يکي toolkit اندرآن disk بود بر آورد آن را و اجرا نمود به ناگه يکي رمز virus يافت پي حذف امضاي ايشان شتافت چو virus را نيک بشناختش مر از bootsector بر انداختش يکي ضربه زد بر سرش toolkit که هر byte آن گشت هشتاد bit به خاک اندر افکند virus را تهمتن به رايانه زد بوس را چنين گفت تهمينه با شوهرش که اين بار بگذشت از پل خرش دگر بار برنامه اين سان مکن ز رايانه اصلا تو صحبت مکن قسم خورد رستم به پروردگار نگيرد دگر disk ز اسفنديار |
|
[قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |